نویسنده | جان کندی تول |
مترجم | پیمان خاکسار |
ناشر | چشمه |
صفحه | 467 |
قطع | رقعی |
جلد | گالینگور |
وزن | 590 |
شابک | 9786002292742 |
انتشارات : چشمه
نویسنده : جان کندی تول
نویسنده | جان کندی تول |
مترجم | پیمان خاکسار |
ناشر | چشمه |
صفحه | 467 |
قطع | رقعی |
جلد | گالینگور |
وزن | 590 |
شابک | 9786002292742 |
داستان انتشار اتحادیهی ابلهان نوشتهی جان کندي طول داستان غریبی است. جان کندی کتاب را در سیسالگی نوشت و بعدازاین که هیچ ناشری زیر بار چاپ آن نرفت به زندگی خود پایان داد. مادرش یازده سال تلاش کرد تا بالاخره دانشگاه لوئیزیانا راضی به انتشار کتاب شد. کتاب بهمحض انتشار غوغا به پا کرد و همان سال “۱۹۸۱” جایزهی پولیتزر را ربود و پسازآن تبدیل به یک کالت شد. شاید بتوان محبوبیت کتاب را با ناطور دشت سلینجر مقایسه کرد. ایگنیشسجیرایلی قهرمان کتاب یک دن کیشوت امروزی است که وادار میشود از خلوت خود بیرون بیاید و با جامعهای که از آن متنفر است روبهرو شود و به شیوهی دیوانهوار خود با آن بستیزد. بسیاری از منتقدان، اتحادیهی ابلهان را بزرگترین رمان کمدی قرن میدانند.
تو اصلا تو خیابان سن ژوزف چیکار داشتی؟ اونجا که فقط انباره و اسکله. اصلا آدم ازاینجا رد نمیشه. اونجا اصلا جزء مسیرای ما نیست.»
راستش اینرو نمیدانستم. از سر ناتوانی اونجا توقف کردم تا خستگی درکنم. گاهگداری هم رهگذری عبور میکرد که متأسفانه میلی به هاتداگ نداشت.»
پس اونجا بودی. واسه همینه که هیچی نمیفروشی. شک ندارم که داشتی با اون گربهی لعنتی بازی میکردی.»
حالا که اشاره کردید یاد یک و یا شاید دو حیوان اهلی افتادم که اون حوالی پرسه میزدن» «پس داشتی با گربه همه بازی میکردی.» «نه، من با گربه بازی نمیکردم. من فقط گربه رو برداشتم تاکمی نازونوازشش کنم. گربهی گلباقالی بسیار ملوسی بود. بهش یک هاتداگ تعارف کردم ولی از خوردنش امتناع کرد. حیوانی بود باسلیقه و نجیب.»
رفتن به بالای صفحه
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.